دوم اوریل، 13 فروردین روز جهانی اوتیسم را گرامی می داریم
نسیم که آهسته و آرام آمد، صدای پای بهار را که شنیدم، جوانه ها که روییدند، آب که در جوی های کوچک روان شد، هوا که آکنده از بوی گل و ریحان شد، ... تازه یادمان آمد طبیعت هم روزی دارد برای خود. دوباره سیزده فروردین از راه رسید و دوباره برنامه ریزی برای رفتن به دشت و دمن و گره به سبزه های امید زدن... و دوباره روز جهانی اوتیسم. چند سال است که دلمان می خواهد روز جهانی اوتیسم را مانند دیگر مناسبت ها، به طرز شایسته تری برگزار کنیم. دلمان می خواهد تلاش ها، موفقیت ها، مشکلات و دیگر مسائل جامعه اوتیسم کشور بهتر و فراگیرتر مطرح شود و ... اما باز هم تقدیرمان را میمون انگاشتیم و آن چه را مقدر شده بود خاضعانه پذیرفتیم. با خود گفتیم این همزمانی روز جهانی اوتیسم با روز طبیعت را باید به فال نیک بگیریم و حکیمانه درباره ی آن بیندیشیم! اما دوباره روز جهانی اوتیسم فرا رسید و دوباره همگان در رویاهای خوش روز طبیعت گرفتارند. دوباره روز جهانی اوتیسم فرا رسید و ما به رسم و عادت همیشگی قلمی در چند نشریه ی علمی می فرساییم، شاید پیامی هم در یک رسانه ی نه چندان پر مخاطب پخش شود و سمیناری هم در شهری( البته چندین روز پس از این روز ) برگزار شود. خوب، تحقیقاتی هم که صورت گرفته و شاید در چند سایت هم مطالبی در این باره به چشم آید و ... این هم می گذرد می رود... در حالی که هنوز حتی نامی از روز جهانی اوتیسم در تقویم های ما نیست. اما اوتیسم می دانیم یکی از معدود اختلالاتی است که جایی در یکی از قطعنامه های سازمان ملل برای خود یافته و این امر نشان دهنده ی اهمیت بی چون و چرای این مسئله است. آمار فزاینده و رو به رشد ابتلا به این بیماری در جهان و نیز در کشورمان دوباره ما را بر آن می دارد که از خود بپرسیم چه کسی باید پاسخگوی نیازهای خاص این کودکان و خانواده های آن ها باشد؟ یک سال دیگر گذشت و ما چه کردیم و آن ها که مسئولند چه کردند؟ قرار است هر سال که می گذرد به خانه تکانی که رسیدیم و صدای پای بهار را که شنیدیم، نگاهی به پشت سر خود بیندازیم و کرده ها و نکرده هایمان را مرور کنیم. در پرونده ی اوتیسم کدام پروژه ها را به سر انجام رساندیم؟ آیا اکنون آن ها که با اوتیسم مواجه می شوند، امکاناتی برای مقابله با آن خواهند داشت؟ پاسخ این پرسش ها را البته خودمان می دانیم و برای همین است که دوباره ترجیح می دهیم اصلاً مطرح نشوند، یا اصلاً چه فایده ای دارد که تکرار مکررات کنیم و خود را به چالش بکشیم، یا شاید بگوییم حالا بالاخره امکاناتی هست، اطلاعاتی در دسترس هست، مراکز آموزشی منحصر به اوتیسم در کشور دایر شده اند (البته بیشتر با همت خود خانواده های کودکان اوتیستیک) و صد البته کتمان نمی کنیم و منکر نمی شویم دلسوزانی را از اولیا و مسئولین بهزیستی کشور که تلاش درخوری در این زمینه داشته اند. اما خدا می داند و خودمان هم می دانیم که اصلاً و اصلاً کافی نیست. هنوز بچه های اوتیسم بسیار زیادی پشت درهای بسته مراکز آموزشی جا مانده اند و هنوز بسیاری از این کودکان به علت عدم استطاعت مالی خانواده، نمی توانند از آموزش پرهزینه ی اوتیسم برخوردار شوند. هنوز این اختلال برای بسیاری از خانواده ها یک فاجعه است و هم چون سیلابی زندگی آن ها را ویران می کند و ما هر سال روز دوم آوریل(مصادف با سیزده فروردین) که از راه می رسد دوباره مثل همیشه می نویسیم و تمنا می کنیم و باز دوباره با خود تکرار می کنیم « گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست آن چه البته به جایی نرسد فریاد است». هم چنان کودک درخودمانده ی بی پناه، موجود پاک و معصومی که می گریزد نگاهش سراسیمه از نگاه ما، دور می شود جسم کوچکش از آغوش گرم مان، بی قرار و پریشان اسیر یک تنهایی بی انتهاست و نمی دانیم به کدامین دلیل، تردیدی نیست که می بیند و می شنود و احساس می کند و می دانیم که او در انتظار یاری ماست، در انتظار دست های پر از عطوفت ما ... او هنوز هم شعله ای لرزان است در دل خسته ترین فانوس شب، نگذاریم که خاموش شود با نسیمی جانبخش، با هوایی تازه، با نگاهی که پر از رایحه ی امید است، می توان گرم و فروزانش کرد و ... فرصت ها هر روز از دست می روند و دوباره باز نمی گردند. دوباره و دوباره خاطر نشان می کنیم که
تشخیص به موقع، مداخلات رفتاری و آموزش زود هنگام
در محیط مناسب و در کنار خانواده بهترین کمک ها هستند
برای یک کودک اوتیسم. روز جهانی اوتیسم را گرامی می داریم.
برگرفته از(اتیسم اصفهان)
.: Weblog Themes By Pichak :.