(فروشگاه نرم افزار) http://www.behesht1389.mihanblog.com
یکی از مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان مسئله ی لجبازی است. این مشکل، معمول ترین مسئله ای است که والدین و مربیان با آن دست به گریبان هستند تاحدی که از نظر آن ها، رفتارهای فرزندانشان چالش برانگیز و مشکل آفرین تلقی می شود، به ویژه اگر والدین و مربیان مهارت لازم برای مقابله با این مشکل را نیاموخته باشند.مهم ترین مشخصه ی لجبازی و نافرمانی کودکان و نوجوانان، ارایه ی الگوهای مکرر رفتاری منفی گرا، لجبازی و خصومت در برابر بزرگترها است که به صورت واکنش های منفی در قالب یک دندگی مستمر و مقاومت در برابر دستورهای بزرگترها، نادیده گرفتن مداوم قوانین و مقررات اعمال شده توسط آنان، مشاجره و ناتوانی در تحمل سرزنش بروز می کند.فرزندان دارای این ویژگی،خصومت خود را به صورت پرخاشگری کلامی نشان می دهند.
بنابراین فرزندانی که لجبازی و نافرمانی از خود بروز می دهند ویژگی هایی دارند از جمله:
? زود از کوره در می روند.
? از انجام خواسته ها و رعایت قواعد و مقررات بزرگترها سرپیچی می کنند.
? زود قهر می کنند و جنجال به راه می اندازند.
? رفتار خشونت آمیز دارند.
? حساس و زودرنج هستند.
? انتقام جو هستند.
?به طور عمده موجب ناراحتی دیگران می شوند.
نکته ی مهمی که در این جا باید به آن اشاره کرد این است که اگر می خواهید فرزندان از شما اطاعت کنند و دستورات شما را گوش دهند و ارزش های اخلاقی شما را بپذیرند در مرحله ی اول باید بتوانید با آن ها به خوبی ارتباط برقرار کنید.اگر والدین و مربیان کج خلق و انتقادگر باشند بچه ها فقط تا زمانی از آن ها اطاعت می کنند که از آن ها بترسند، به محض این که توانایی فکری و جسمی آن ها گفت که ترس بی مورد است در مقابل بزرگترها می ایستند و نافرمانی می کنند.
و این نکته را درنظر داشته باشیم که:«ما از دستورات کسی اطاعت می کنیم که او را دوست داریم و کسی را دوست داریم که با ما ارتباط خوبی داشته باشد.»
اکثر کودکان وقتی بهترین پاسخ را به درخواست های شما می دهند که با خوش اخلاقی با آن ها برخورد کنید. مثلاًبعضی اوقات با لحن بچه گانه یا به صورت آواز وآهنگ با آن ها حرف بزنید.
به هرحال والدین و مربیان لازم است برای مقابله با مشکل لجبازی و عدم حرف شنوی مهارت لازم را کسب نمایند.
راه کارهایی جهت افزایش مهارت حرف شنوی و بالا بردن انگیزه ی اطاعت پذیری درکودکان و نوجوانان
به رفتار مناسب فرزند توجه کنید و در همان لحظه ازآن تعریف کنید سپس برخورد مثبت داشته باشید و از او درخواست کنید تا فعالیت بعدی را انجام دهد.در این روش برای هر کاری که کودک درست انجام می دهد امتیازی قائل شوید. قطعاً او درخواست های بعدی شما را اجابت می کند.به طور مثال به او بگویید آفرین که یک لیوان آب خوردی،حالا بیا کمی نان و پنیر بخور یا آفرین خیلی خوب مسواک زدی،حالا بیا لباس خوابت را بپوش و...
اگر به چیزی دست می زند که نباید دست بزند به او بفهمانید که دقیقاً چه چیزی هایی را می تواند بردارد و یا اگر روی مبل بالا و پایین می پرد به جای این که داد و بیداد راه بیندازید جایی را که می تواند جست و خیز کند به او نشان دهید.
به زبان ساده تر به کودک و نوجوان فقط کلمه ی «نکن» را نگوییم بلکه به او کاری را که درست است انجام دهد نشان دهیم و روش انجام کار درست را به طور واضح برای او بیان کنیم.
تکالیفی که محول می شود ، باید با توجه به ویژگی های سنی کودک باشد.لذا اگر خلاف ویژگی های سنی انتظاراتی داشته باشیم،معمولاً به نتیجه¬ی مطلوب نمی رسیم.
تکالیفی که با تحکم گفته می شود، معمولاً به اجرا در نمی¬آیند و اگر با تندی تکلیفی را محول کنیم، مقاومت را در فرزندان بر می انگیزد.
داشتن لحن آرام و محبت آمیز تمایل بیشتر به انجام تکلیف را برمی¬انگیزد و موجب افزایش علاقه¬ی فرزندان به حرف شنوی می¬شود،یافته ها بیانگر آن است که انسان ها حرف شنوی بیشتری از افراد مهربان دارند.
آموزش برای انجام تکالیف لازم است،به ویژه اگر کودک یا نوجوان برای اولین بار مبادرت به اجرای آن کند.زیرا گاه ناآشنایی با اجرای تکلیف مانع بزرگی بر سر راه حرف شنوی خواهد بود.
موقعی که فرزندان به انجام فعالیت مورد علاقه ای مشغول هستند(فعالیت مستمر و هدفمند) کمتر به آن ها تکلیف وا گذار کنید زیرا معمولاً نه تنها به سخن شما گوش نمی دهند،بلکه شما به آن ها درس نافرمانی را نیز می دهید. گاتری به عنوان یک روان شناس می گوید اگر می خواهید به فرزندان خود درس نافرمانی و لجبازی بدهید،وقتی که آن ها مشغول انجام کار مورد علاقه ای هستند به آنان تکالیفی را که شما مایلید انجام دهند، بدهید.
از تنبیه بدنی برای تکلیف پذیری و حرف شنوی کودکان استفاده نکنید،زیرا تنبیه بچه ها به سبب اجرا نکردن فرمان موجب مقاومت بیشتر آنان در برابر فرمان های بعدی والدین و مربیان خواهد شد وعلاوه بر حرف نشنوی،کینه توزی نسبت به والدین و مربیان را نیز در دل خواهند پروراند.
احترام گذاشتن به فرزندان، به میزان اطاعت پذیری آن ها خواهد افزود و بی احترامی به آنان، به ویژه به هنگام محول کردن تکالیف،ازحرف شنوی آن ها می کاهد.
اگر والدین و مربیان به درخواست ها و نیازهای واقعی کودکان و نوجوانان که به طور طبیعی مطرح می شود بی توجهی کنند، عملاً حرف نشنوی را به آن ها یاد خواهند داد.
سعی کنید فعالیت هایی که به فرزندان خود واگذار می کنید را با علایق کودک خود مرتبط سازید. به طورقطع،حرف شنوی در کارهای مورد علاقه بیشتر خواهد شد.
حتی الامکان فرمان ها را با فاصله به کودکان محول کنید.تکالیف پی در پی و به ویژه خسته کننده و سنگین،از اطاعت پذیری آنان می کاهد.
از واگذاری تکالیف به فرزندان،در ¬اوقاتی که آن ها خیلی خسته اند،اجتناب کنید و آن ها را به وقت مناسب دیگری موکول کنید.
از زدن برچسب «نافرمان و لجباز» به فرزندان باید پرهیز شود،زیرا تکرار برچسب ها معمولاً فرزندان را به صورت بر چسبی در می آورد که به آن ها می زنیم.
القای حرف شنو بودن به فرزندان،آنان را به حرف شنوی بیشتر ترغیب می کند برای مثال،این که بگوییم « پسرم حرف شنو» است ،«حرف گوش کن» است این جمله زمینه ساز خوبی برای اجرای فرمانی است که به او می دهیم.
کمال طلبی والدین و مربیان و نیز وسواسی بودن آن ها موجب می شود که همیشه بر انجام تکالیف به طور کامل تاکید کنند و این امر معمولاً باعث خستگی فرزندان از اجرای تکالیف می شود. فرزندان گاه به دلیل ناتوانی و ناکارآمدی بعضی از تکالیف را ناقص انجام می دهند.با تشویق آن¬ها، کم کم کاستی های آنان در اجرای تکالیف کاهش می یابد.
برخی از والدین و مربیان به جای تکلیف دادن به فرزندان و به جای دستور دادن به آنان تعارف می کنند یعنی آن ها را مخیّر می گردانند. این شیوه به تکلیف پذیری و حرف شنوی آنان منجر نمی شود. برای مثال به فرزند می گویند:«مامان می روی نان بخری؟» و او معمولاً می گوید «نه» و بعد می گویند که او فرزند فرمانبرداری نیست. این شیوه برای محول کردن تکلیف صحیح نیست. بلکه باید پول را به فرزند داد و به او گفت:«پسرم برو نان بخر».حکم کردن به فرزندان،تکلیف واگذار شده را نزد آنان جدی تر معرفی می کند.
در صورت عدم اجرای تکالیف توسط فرزند گاه می توان از روش «محروم سازی» استفاده کرد برای مثال به فرزندی که تکلیف خواسته شده را انجام نداده گفته می شود «چون این کار را انجام ندادی تو را امروز به پارک نمی برم.» شایان ذکر است که محروم سازی موجب کاهش نافرمانی در فرزندان می شود.
کاستن مقداری از تقویت کننده که تحت عنوان «جریمه کردن» مطرح می شود نیز همین تأثیر را خواهد داشت. برای مثال، وقتی که مادری به فرزند خود گفته که با پول توجیبی خود فلان چیز را نخرد، زیرا بهداشتی نیست و فرزند به فرمان مادر گوش نداده است، مادر روز بعد مقدار کمتری پول در اختیار او قرار می دهد و وقتی فرزند می پرسد که چرا از پول توجیبی او کم کرده اند،مادر جواب می دهد چون با پول توجیبی دیروزت خوراکی غیر بهداشتی خریدی و به حرف من گوش ندادی، من هم امروز مقدار کمتری پول در¬اختیار تو قرار دادم، این امر موجب می شود که حرف نشنوی کاهش یابد.
همیشه به یاد داشته باشیم که حرف شنوی داشتن، به طور دائم و همیشگی،کار¬خوبی نیست و این امر باعث می شود فرزندان ما در مقابل درخواست های غلط و نابجای دیگران نیز¬حرف شنوی داشته باشند.لذا آموختن درس«مخالفت»به فرزندان نیز امری لازم است.به عبارت دیگر،در¬کنار مهارت حرف شنوی از دیگران،مهارت «نه» گفتن و مهارت مخالفت کردن با دیگران را نیز در مواقع مناسب باید به فرزندان خود و شاگردان خود بیاموزیم.
به نقل از ایران اتیسم