تاریخ : شنبه 91/12/19 | 2:58 عصر | نویسنده : دیدن صفحه اصلی وبلاگ
بازخوانی اتهامات و دادگاه معاون فاسد وزیر صنعت معدن تجارت
خبر قطعی شدن حکم برخی از متهمان پرونده فساد 3هزار میلیارد تومانی، در هیجانات سیاسی تند دهه آخر بهمن ماه گذشته گم شد. آن قسمت از این خبر که در رسانه ها انعکاس یافت، مربوط به قطعی شدن اعدام مه آفریدامیرخسروی و سه همکارش در فساد بزرگ بانکی بود، حال آنکه این پرونده متهمان یقه سفید و دانه درشت دیگری هم داشت.
یکی از کسانی که جرمشان اثبات و حکمشان قطعی شده، متهم ردیف هشتم پرونده، «خدامراد احمدی»، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت است. خدامراد احمدی، متولد 1353 یکی از فارغ التحصیلان دانشگاه علم و صنعت است که در سالهای اخیر مدارج ترقی را با سرعتی غیرعادی در دولت مدعی عدالت پیموده اند.
خدامراد احمدی در زمان وزارت محرابیان، به ریاست حوزه وزارتی منصوب شد و به ریاست شرکت شهرکهای صنعتی ارتقا یافت. غضنفری پس از انتصاب به عنوان وزیر صنعت معدن و تجارت، ریاست یکی از بزرگترین بنگاه های اقتصادی کشور (ایمیدرو) را به خدامراد احمدی سپرد. در 14 دیماه سال90 در حالی که خدامراد احمدی معاون غضنفری و رییس ایمیدرو بود، به اتهام دریافت 900 میلیون تومان رشوه از مه آفرید امیرخسروی بازداشت شد. در طول مدت محاکمه نامش بصورت خ. ا. برده می شد.
دادستان برای خدامراد احمدی از قاضی تقاضای 17 سال زندان کرده بود که نهایتا قاضی وی را به 10 سال حبس و رد مال به مبلغ 900 میلیون تومان، پرداخت همین میزان جریمه نقدی و محرومیت از مشاغل دولتی به طور موقت محکوم کرد دادگاه تجدید نظر نیز پس از بررسی اعتراض متهم، این حکم را تایید و قطعی کرد.
اکنون که هویت خ الف روشن شده و قانونا می توان این مدیر رشوه خوار را معرفی کرد، بازخوانی اتهامات و آنچه در دادگاه وی گذشت و خط و ربط های این پرونده، جالب توجه و بسیار عبرت آموز است:
خلاصه گزارش یازدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به فساد بزرگ مالی در شعبه اول دادگاه انقلاب تهران مورخ 31 اردیبهشت 1391 مربوط به اتهام خدامراد احمدی، معاون وزیر صنعت معدن و تجارت:
خلاصه کیفرخواست خدامراد احمدی، معاون وزیر صنعت معدن تجارت آقای خدامراد احمدی معاون وزیر صنایع و معادن و رییس سازمان ایمیدرو، بازداشت از تاریخ 14 / 10 / 1390 متهم است به:
1ـ ارتشاء به مبلغ جمعا 9 میلیارد ریال(نهصد میلیون تومان)
2ـ مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور
با عنایت به محتویات پرونده، در حین تحقیقات مقدماتی از متهم پرونده به نام ع. ر. (مدیرعامل شرکت گروه ملی فولاد ایران) نامبرده اظهار داشته است که پیرو تقاضا و دستور آقای مه آفریدامیرخسروی (سهامدار اصلی شرکت گروه ملی فولاد) مجموعا 550 میلیون تومان داخل دو عدد کیف به آقای خدامراد احمدی معاون وزیر صنعت و معدن تجارت و رییس سازمان ایمیدرو پرداخت کرده است. نامبرده اظهار داشته است:«... با توجه به عضویت من در هیئت عامل ایمیدرو، با جناب آقای ع. ر. آشنا شدم و از طریق آقای ع. ر. بعد از واگذاری شرکت گروه ملی فولاد با اقای مه آفریدامیرخسروی در چند جلسه آشنا شدم و در جلسات متعددی که با مدیرعامل گروه ملی فولاد داشتم، در خصوص موضوعات کاری بحث متعدد داشتیم و با آقای مه آفرید امیر خسروی فقط در چند جلسه در وزارت صنایع در دفتر وزیر (وزیر صنایع و معادن، آقای م) و دفتر شرکت شهرکهای صنعتی جلسه داشتم.
در ادامهی تحقیقات، از نامبرده در خصوص اظهارات مدیرعامل گروه ملی فولاد مبنی بر اینکه وجوهی را به خدامراد احمدی پرداخت کرده است، سؤال شد که اظهار داشته است: «... حدود ششصد میلیون تومان بابت مؤسسهی خیریه ایشان(ع. ر) پرداخت کردند و اسناد و مدارک آن هم موجود است. در دفتر کارم در تهران پرداخت کردند و یک نوبت هم در هتل لاله فرستادند و این جانب از نامشروع بودن خبر نداشتم و حاضرم در یک زمان محدودی آن را پرداخت نمایم. اینجانب خدامراد احمدی مبلغ ششصد میلیون تومان از آقای ع. ر. دریافت کردم، از این که منشا وجوه نامشروع میباشد، هیچ اطلاعی نداشتم و در حال حاضر آمادهام که مبلغ فوق را ظرف پانزده روز آینده به حسابی که دادستانی معرفی مینماید مسترد نمایم...»
در ادامهی تحقیقات از آنجا که علت پرداخت این وجوه به آقای خدامراد احمدی شفاف نشده بود، از مدیرعامل گروه ملی فولاد تحقیق شد. نامبرده اظهار داشته است: «بعد از کمک یکصد میلیون تومانی به آقای خدامراد احمدی آقای مه آفرید امیر خسروی را دیدم، ایشان گفت: به خدامراد احمدی چیزی دادی یا نه؟ گفتم در حد مقدورات، پرسید مثلا چه میزان کمک میکنی. گفتم تا حالا یکصد میلیون تومان کمک کردم که مه آفرید امیر خسروی گفت اینها خرجشان خیلی بیشتر است. اگر میخواهی هوای شرکت (شرکت گروه ملی فولاد ایران) را داشته باشد، بایستی کلان کمک کرد و بحث پانصد میلیون تومان را طرح کرد و من تحویل آقای خدامراد احمدی دادم»
ایشان در ادامه میافزاید: «دلایل کمک آقای مه آفرید امیرخسروی به خدامراد احمدی عبارتند از:
1 ـ افزایش سهمیه شمش گروه ملی توسط آقای خدامراد احمدی
2 ـ حمایت از درخواستهای گروه ملی در ایمیدرو مثل طرح فروش فولاد شهر
3 ـ تقسیط بدهیهای گروه ملی در ایمیدرو که انجام شد.
در جلسهی بازجویی از آقای مه آفریدامیرخسروی سوال شد: شما توصیه کردید مبلغ حدودا 900 میلیون تومان که به آقای خدامراد احمدی پرداخت نماید در این خصوص چه توضیحی دارید، وی پاسخ داد: «برای اینکه سهمیهی شمش فولاد خوزستان برای گروه ملی در دست گروه ایمیدرو بود و آقایان میگفتند برای اینکه سهمیهی شما در گروه ملی از طریق فولاد خوزستان پایدار بماند، باید به ما پول پرداخت شود... و برای این که به تولید خدشهای وارد نشود، ما مجبور بودیم که به ایشان جهت پایدار ماندن تولید، حق حساب بدهیم تا سهمیهی ما در فولاد خوزستان حفظ شود و گرنه سهمیه ما را کم میکردند و هر ماه برای کارخانه این بازیها را در میآوردند و تا پول نمیگرفتند سهمیهی ما را کم میکردند و حتی اقای خدامراد احمدی از بنده تقاضای یک واحد آپارتمان هم کرد...»
اظهارات قاضی و دفاعیات خدامراد احمدی
بعد از اظهارات قاضی سراج مبنی بر اینکه سخت است یک معاون وزیر و امین دولت را تفهیم اتهام کنند متهم در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه اتهامات را قبول ندارم گفت: سال تولید ملی را به تمام تولیدکنندگان تبریک میگویم و این اطمینان را میدهم که عامدا خیانتی به نظام نکردهام و لحظهای در خدمترسانی تعلل نداشتهام.
خدامراد گفت: در مهمانسرای گروه ملی فولاد، معاون استاندار، رئیس سازمان صنایع و معادن استان، رئیس شهرکهای صنعتی استان و برخی دیگر از معاونین و مدیران استان حضور داشتند که در آن جلسه مدیر گروه ملی فولاد پذیرفت کل هزینههای ساخت مجموعه کمک به نیازمندان را به ما بپردازد و در سه فقره مبالغ مختلفی به ما داد که 230 میلیون از این مبالغ صرف خرید زمین شد.
قاضی از او پرسید در بخشی از دفاعیاتتان صحبت از رقم 900 میلیونی شده است متهم گفت: روز اولی که مرا گرفتند و از من بازجویی کرد و درباره مبلغ دقیق پولهای واریز شده از من پرسوجو کرد اما من از آنجایی که واقعاً از آن اطلاعی نداشتم سرهم گفتم شاید 600 شاید هم 900 میلیون تومان. یکی از این کیفها را در هتل لاله به من دادند و دیگری را هم در زیرزمین مجتمع شهرکهای صنعتی به من دادند در حالی که یک ریال از این پولها هم در زندگی من وارد نشد.
قاضی از متهم پرسید شما اگر چنین شغلی نداشتید آیا چنین پولهایی به شما میدادند.
متهم پس از مکث کوتاهی گفت: من واقعاً نمیدانم.
قاضی گفت اگر برادر شما از گروه ملی فولاد پول طلب میکرد به او میدادند.
خدامرا احمدی گفت: نمیدانم و ادامه داد: ایمیدرو سالانه 300 میلیارد تومان به نیازمندان و مجموعههایی که نیازمند کمک هستند میدهد. در این میان آقای ر نیز پیش از خصوصی شدن از گروه ملی فولاد سالانه یک و نیم میلیارد به مستمندان پول میداد.
وی افزود: من جمعاً 6 یا 7 بار خسروی را دیده بودم سه دفعه در دفتر وزیر دو دفعه در دفتر خودم یک بار هم در مراسم افطاری که برخی از نمایندگان مجلس در آن حضور داشتند.
متهم با گلایه از دادگاه گفت: متأسفانه یک اتفاقی در کشور افتاده و جرمی واقع شده اما همه جمع شدند و قصد دارند افراد بیگناه را در این جرم شریک کنند.
وی گفت: من معاون آقای ن در اتاق بازرگانی ایران هستم. برای اولین بار است که یک مدیر دولتی توانسته نفر دوم اتاق بازرگانی باشد بروید آمار مرا از همان افراد دربیاورید ببینید من چه کارهایی کردهام.
متهم با بیان اینکه در برخورد با مفاسد اقتصادی سازمان ایمیدرو مورد تأیید سازمان بازرس کل کشور بود، گفت: همیشه در زمینه واگذاری زمین شفافسازی کردهام و حدود 1500 فرزند شهید را در ایمیدرو و شهرکهای صنعتی استخدام کردم. 62 مدیر را با نظر دستگاههای امنیتی جابجا کرده و نیروهای انقلابی را به جای آنها قرار دادم.
اعتراض نماینده دادستان: خدامراد احمدی را آنچنان باید زد که نتواند از زمین بلند شود
فراهانی نماینده دادستان تهران در پرونده فساد 3 هزار میلیارد تومانی در دفاع از کیفر خواست صادر شده برای خدامراد احمدی گفت: متأسفانه چند وقتی است شاهد آن هستیم که برخی از متهمان و وکلای آنها برای دفاع از خود تلاش دارند به جبهه و ایثارگری وچنین کارهایی اشاره کنند. در حالی که باید بگویم با این روش دشمنان، نظام ما را مورد مضحکه خود قرار دهند.
وی به خاطرهای اشاره کرد و گفت: من دوستی داشتم که در دانشکده قضایی مشغول تحصیل علم قضاوت بود. این فرد در 13 سالگی به جبههها رفته بود و جانباز 50 درصد بود شب و روز کار میکند و زحمت میکشد و امروز بعد از 35 سال زحمت فراوان به اندازه یک عدد از شمشهای طلایی که در خانه آقای خ. الف کشف شد دارایی و ثروت ندارد ما نمیدانیم اگر آن جانباز است و جهاد دارد پس این آقایان چه کاره هستند.
فراهانی به سرنوشت آقای کرباسچی شهردار سالهای قبل تهران اشاره کرد و گفت: آن فرد هم زمانی که پایش به دادگاه باز شد ادعا میکرد کارهای زیادی انجام داده و لیست خدمات ارائه شدهاش دهها برابر شما بود. نماینده دادستان با اشاره به این مطلب که آقای سراج شما مخیر هستید و ما کارمان بینقض نیست گفت: به شما میگویم اگر مجازات خفیفی برای این متهم در نظر بگیرید مدیون ملت خواهید بود ما مقصریم رویه ما با کتاب نهجالبلاغه ببینید چقدر فرق دارد.
فراهانی تصریح کرد: ما بارها شاهد آن بودهایم که اشاره شده باید با پرونده منافیعفت برخورد شدیدی داشته باشیم در حالی که وقتی به نهجالبلاغه رجوع میکنیم میبینیم حضرت علی با این گونه جرائم سعی در پوشاندن آنها و پنهان کردنشان داشتند. امروز جرمشناختن ریشه بسیاری از جرایم را همین جرایم اقتصادی میداند.
نماینده دادستان گفت: درست نیست که ما با این گونه مجرمان نرم برخورد کنیم و از کنار یقه سفیدها و دانهدرشتها آرام رد شویم در حالی که در نهجالبلاغه آمده است باید با این گونه مجرمان به گونهای برخورد شود که حتی آنقدر خار شوند که خرج زن و بچهشان را نتوانند بدهند. ما میبینیم آقای ک نه تنها مجازات برایش خار کننده نبوده بلکه میآید مشاور یک کاندیدای ریاستجمهوری میشود و با افتخار هم حرف میزند.
نماینده دادستان خطاب به خدامراد احمدی گفت: شما معاون وزیر بودهاید وقتی شما پست گرفتید باید خدمت ارائه میکردید شما را آنچنان باید زد که نتوانید از زمین بلند شوید.
وی گفت: دعوای ما سر 100 میلیون و 200 میلیون تومان نیست وقتی شما این کار را میکنید دیگر نمیتوان آن را نصیحت کرد اگر به جوانی بگویید کار خطا انجام نده به ما میخندد و میگوید همه مملکت دزد هستند. نمونهاش معاون وزیر بعدها این ننگ در تاریخ انقلاب نوشته میشود.
فراهانی گفت: نکته دیگر توجه به اموال داراییهای شماست شما فردی 38 ساله هستید یک مدیر جوان در صورت رعایت موازین و رفتار اسلامی یک زندگی ساده و متوسط داشته باشد در حالی که ما در یک بار تفتیش منزل شما موفق به کشف 80 سکه 7 ساعت گرانقیمت و چهار عدد شمش 100 گرمی طلا شدیم. به اینها اضافه کنید 5 سند ملکی و همچنین 300 میلیون تومان پول نقد در حساب بانکی همه اینها را پیمانکاران به شما هدیه دادهاند.
حرفهای خدامراد 5ماه قبل از دستگیری
مصاحبه خدامراد احمدی درباره خودش در تیرماه90 و قبل از اینکه توسط غضنفری به ریاست ایمیدرو منصوب شود هم جالب است:
*رفتن به اتاق را خیلی دوست داشتم. به نظرم نشستن بر صندلی بخش خصوصی از صندلی های دیگر لذت بخش تر است. خدا را شکر که بالاخره به عضویت هیأت رییسه اتاق ایران در آمدم.
*نقش آقای غضنفری را در راه یابی من به هیأت رییسه اتاق ایران نباید نادیده گرفت که ایشان من را به عنوان نماینده وزارت صنایع و معادن در اتاق معرفی کردند.
*حضور در سمت های دولتی بزرگ ترین اشتباهم بود. گاهی فکر می کنم اگر در همان بخش خصوصی می ماندم موفق تر بودم.
*برخی می گویند این محبوبیت به خاطر روابط عمومی بالایم است. به هر حال دوستان لطف دارند. یادم هست چندی پیش به همراه آقای رحیمی معاون اول رییس جمهور برای افتتاح چندین پروژه به آذربایجان رفته بودم.صنعتگران از همان فرودگاه به استقبالم آمدند و نگذاشتند من با تیم معاون اول باشم
نقل از:بورس نیوز
.: Weblog Themes By Pichak :.