تاریخ : سه شنبه 90/8/10 | 2:47 عصر | نویسنده : دیدن صفحه اصلی وبلاگ
دروازه ورود دختران به دنیای جنسی
اینترنت، رسانههای اجتماعی، انیمیشنها و تبلیغات همه دست در دست هم دادهاند تا دختران را از همان سالهای کودکی به دنیایی جنسی و تحریک کننده هدایت کنند.
به گزارش گرداب، روزنامه "کریستین ساینس مانیتور" در مقالهای به قلم "استفانی هینز"، مینویسد: از آنجایی که در فرهنگ غربی تمامی رسانهها پیامهایی جنسی برای دختران مخابره میکنند که نمیتوان متوقفشان کرد، باید دختران را بیشتر آگاه کنیم و به آنها قوه تشخیص بدهیم.
به دختران کمک کنیم تا متوجه این مشکل بشوند
چه باید کرد؟ یک دختر دبیرستانی میگوید که دختران میتوانند خود منتقد رسانهها شوند. "مایا" خود عضو هیئت مشاوره دختران در سازمان "دختران قدرتمند و زنان سالم" است که در ایالت مین مستقر است و برنامههای درسی مناسب برای دختران دبیرستانی تهیه میکند و برنامههای متنوعی برای دختران دارد. مایا میگوید: «تصاویر زیادی از دختران درست شده و همه این تصاویر نیز در جهت شیر کردن آنهاست، سخت است که همه را از بین ببریم. پس باید کاری کنیم که دختران خود بتوانند این مسئله را ببینند.»
او خود مستقیماً در این مورد آموزش دیده است. وقتی که دارند برنامهای تلویزیونی یا فیلمی تماشا میکنند، مادرش مدام روی دکمه مکث تلویزیون میزند و برایش توضیح میدهد؛ وقتی که برای مایا داستان میخوانده، خط قصه را اغلب عوض میکرده تا کاری کند شخصیتهای مؤنث مهمتر جلوه کنند. (مایا تازه وقتی بزرگتر شد فهمید که در داستان هری پاتر، "هری" فعالتر و مهمتر از شخصیت "هرمیونی" که دختر است، بوده) مایا، که اکنون 16 سال دارد، با خنده میگوید: «یک کمی اعصابخردکن بود که وقتی فیلم میدیدیم مادرم مدام فیلم را متوقف میکرد و میگفت: ببین عزیزم، این اصلاً تصویر درستی نیست که نشان میدهند و من هم میگفتم: آره، آره، میدونم. حالا میشه بقیه برنامه رو ببینیم؟»
میزان برنامههای تلویزیونی با محتوای جنسی از 54 درصد در 1998 به 70 درصد در 2005 رسیده است
پروفسور براون فرصتهای بسیاری داشت تا در نحوه برداشت دخترش مداخله کند. طبق آمار "بنیاد خانواده کیسر"، درصد برنامههای تلویزیونی با محتوای جنسی – از صحبت شخصیتها درباره امور جنسی گرفته تا آمیزش جنسی – از 54 درصد در سال 1998 به 70 درصد در سال 2005 رسیده است. "لوین" در کتاب خود مینویسد که اگر تبلیغات را نیز در این آمار بگنجانیم، درصدش بسیار بالاتر خواهد رفت و برنامههای مستند مسابقهای و مصاحبهای که طی دهه اخیر بسیار رواج یافته است نیز همه چیز را جنسی میکند. دانشمندان خاطرنشان میکنند که بیشتر این برنامهها یا خط داستانیشان سبک حرمی پر از زنان است که در آن چندین زن برای برآوردن خواستهای یک مرد با هم رقابت میکنند، یا سرشار از اهداف مربوط به بهبود ظاهر جسمانی است.
حتی شخصیتهای زن کارتونی و عروسکی نیز لباسهای تحریک کننده به تن دارند
دختر بچهها نیز همین پیامهای جنسی را در فیلمها و برنامههای تلویزیونی مربوط به خود دریافت میکنند. "مؤسسه جینا دیویس برای جنسیت و رسانه" دریافته که اخیراً از هر سه شخصیت سخنگو (حیوان یا انسان) در فیلمهای خانوادگی مناسب برای کودکان، تنها یکی مؤنث است و حتی شخصیتهای کارتونی زن نیز لباسهای تحریک کننده به تن دارند؛ مثلاً "جزمین" در کارتونهای دیزنی لباسی بدون بالاتنه به تن دارد و حتی شخصیت عروسکی "میس پیگی" (که خوکی مسخره است) نیز لباس باز به تن میکند.
حتی اگر فیلم و تلویزیون را هم محدود کنیم، پیامهای جنسی از رادیو، روزنامه و مدرسه به گوش بچهها میرسد
بسیاری از کارشناسان رشد کودک با توجه به این پیشزمینه میگویند که بهترین راه کنترل این هجوم رسانهای به سمت دختران جوان مشارکت والدین است. "آکادمی کودکان آمریکا" توصیه میکند که برای کودکان زیر 2 سال هیچ زمان تصویر – تلویزیونی، فیلمی، و اینترنتی – در نظر نگیریم؛ برای کودکان بزرگتر نیز تنها یک یا دو ساعت در روز کافی است. همین زمانبندی تغییر بزرگی برای خانوادههای آمریکایی خواهد بود. بنیاد خانواده کیسر در سال 2003 پژوهشی انجام داد که بر اساس آن مشخص شد 36 درصد کودکان زیر 6 سال در خانوادههایی زندگی میکنند که تلویزیونشان تمام مدت یا تقریباً تمام مدت روشن است؛ 43 درصد کودکان زیر 4 تا 6 سال در اتاق خوابشان تلویزیون دارند. این بنیاد در سال 2010 گزارش کرد که به طور میانگین، کودکان 8 تا 18 ساله، روزانه 10 ساعت و 45 دقیقه از محتوای رسانهای خانه را به خود اختصاص میدهند. حتی اگر والدین تلویزیون و فیلم را محدود کنند، جنسی شدن شخصیت زنان از طریق رادیو، روزنامههای روی قفسههای سوپرمارکتها، بیلبوردها، مدارس و اینترنت قدرتمند به دست کودکان میرسد؛ این تصاویر در تلویزیون به مراتب جنسیتر شده است.
عکس زنان طرح جلد مجله "رولینگ استون" هر روز برهنهتر شده است
جامعهشناسان دانشگاه بوفالو، "ارین هتن" و "مری نل تروتن"، در پژوهشی جدید طرح جلدهای مجله "رولینگ استون" در سالهای بین 1967 تا 2009 را بررسی کردند. آنها شاهد افزایشی چشمگیر در تصاویر بیش از حد جنسی شده زنان بودند، تا جایی که تا سال 2009، تقریباً هر زنی که عکسش روی جلد آمده به شکلی آشکار تحریک کننده بوده اما تنها 17 درصد مردان به این شکل نشان داده شدهاند.
راهی برای فرار از دست تصاویر جنسی نیست
مایا میگوید حالا که راهی برای فرار از دست تصاویر جنسی نیست، بهتر است که توانایی تشخیص و مشارکت در ساخت تصاویر را پیدا کنیم. او و دختران جوان دیگر وبسایتی درست کردهاند که دختران در آن مینویسند، نظر میدهند و عقاید خود درباره جنسی شدن تصویر زنان در رسانهها را با هم رد و بدل میکنند. این پایگاه به کاربران این امکان را میدهد که تصاویر تبلیغاتی را ببینند و بعد تصاویر تغییر داده شده خود را جای آن بگذارند. مثلاً یکی از تصاویر اخیری که گذاشتهاند تبلیغ مجله "زپوس" است؛ در این تصویر زن برهنهای نشان داده میشود که تنها جمله زیر تصویر قسمتی از بدنش را پوشانده و آن جمله این است: "این کفشها چیزی بیش از کفش است!" بعد آن کسی که تصویر را در وبگاه گذاشته در دنباله جمله اضافه میکند: و با این حال هیچ خلاقیتی در تبلیغ خود به کار نبرده است!
"جکی دوپونت"، مدیر برنامههای سازمان "دختران قدرتمند و زنان سالم" میگوید: «وقتی به شکلی هجوآمیز روی این پیامها تأکید میکنیم، تأثیرش را از دست میدهد؛ مضحک بودن آنچه تبلیغات سعی در گفتن آن درباره زنان دارند روشنتر میشود.»
شهوتانگیز بودن ربطی به جنسیت ندارد، فقط برای ترغیب به خرید است
اما تصاویر رسانهای تنها بخشی از مشکل جنسی شدن همه چیز است. لوین و دیگران میگویند که بازاریابی تهاجمیتر عمل میکند. از زمان جنبش رفع نظارت قانونی در دهه 1980، دولت فدرال بخش اعظم کنترل خود بر تبلیغات برای کودکان را از دست داد. لوین میگوید که همین مسئله باعث شد بازاریابان هر چه گستاختر شوند. او میگوید بازاریابان انگیزه پیدا کردهاند که از جنسی کردن تصویر زنان برای جذب دختران کوچک یا از خشونت برای جذب پسربچهها استفاده کنند، زیرا از دیدگاه رشد و پرورش، کودکان جذب چیزهایی میشوند که از آنها سر در نمیآورند یا به نظرشان مرعوب کننده میآید. او میگوید که در چنین موقعیتی، شهوتانگیز بودن ربطی به جنسیت ندارد، بلکه فقط حقهای برای ترغیب به خرید است. اگر دختران قانع شوند که "شهوتانگیز" بودن برابر است با محبوبیت و خود دختر بودن؛ و اگر شهوتانگیز بودن مستلزم داشتن لباس، آرایش، مدل مو، وسایل و کفشهای مناسب است، بازاریابان توانستهاند مشتریان جدیدی به دست آورند.
آنچه در گذشته برای جوانان بود، اکنون به کودکان هم فروخته میشود
پدیدهای به نام "فشردگی سنی" - اینکه کودکان الگوهایی را در پیش میگیرند که در گذشته تنها برای جوانان بود – به فروش بیشتر کمک میکند. اگر دختر بچهها از 6 سالگی برق لب بزنند (که آمار پژوهش "سازمان مصرف کننده ملی اکسپرین سیمونز" نیمی از آنها چنین میکنند) و از 8 سالگی ریمل (طبق آمار گروه "انپیدی"، درصد دختران 12-8 سالهای که ریمل میزنند بین 2007 تا 2009 دو برابر شد و از هر 5 دختر یکی ریمل میزند)، بیشتر به نفع کمپانیهای لوازم آرایشی خواهد بود. لوین میگوید که به همین دلیل است که اکنون لباس زیر مخصوص زنان به 7 سالهها هم فروخته میشود.
یکی از بهترین راهها برای به دام نیفتادن نقشهای جنسیتی دختران، گستردهتر ساختن افقهای آنهاست
در همین حال، تقسیمبندی سنی عمیقی در اسباببازیها، لباس و بازی و سرگرمی به وجود آمده است. "اورنستاین" در کتاب "سیندرلا دخترم را خورد" به این مسئله اشاره میکند که رنگ صورتی همه جا را پر کرده، تا جایی که بسیاری از دختر بچهها با رادار صورتی یکدیگر را زیر نظر دارند و مثلاً اگر سهچرخهای صورتی نباشد، دیگر نباید سوارش شوند. "براون" در کتابش اشاره میکند که هیچ معادل صورتی و محدود کنندهای برای پسران نیست. با اینکه رنگ آبی، وسایل ورزشی، اسباب بازی ماشین و کامیون و دکور اتاق آنها را تشکیل میدهد، باز هم گزینههای بیشتری برای تعریف خود در اختیار دارند. براون میگوید: «دختران در سطوحی بیسابقه با تصاویر محدود و مشخصی از دختر بودن مواجه میشوند.» یکی از بهترین راهها برای به دام نقشهای جنسیتی نیفتادن دختران، گستردهتر ساختن افقهای آنهاست.
باید دختران را با تجربههای واقعی و متفاوت آشنا کنیم
خانم "دوپونتگ که در سازمان "دختران قدرتمند، زنان سالم" مسئول برنامه "دختران ماجراجو" برای دختران کلاس دوم تا اول راهنمایی است، دختران را با زنانی آشنا کرده که در شاخههایی غیرمعمول و غیرسنتی، از ساخت و ساز و ورزش راگبی گرفته تا شیمی و سورتمهسواری سگها به موفقیت رسیدهاند؛ او میگوید: «اگر ما را با تصاویری بمباران میکنند که به ما حس انتخاب میدهند، در واقع تکراری و سادهاند؛ ما نیز نمیتوانیم صرفاً به دختران بگوییم گزینههای زیادی برای انتخاب دارند، بلکه باید آنها را با تجربههای واقعی و متفاوت آشنا کنیم.»
این همان کاری است که "فینوکین" کوشید در مورد دخترش انجام دهد. او نمیخواست تخیلات "کیوا" را نابود کند، بلکه میخواست دخترش امکانات بیشتری را که پیش رو دارد ببیند. بنابراین، با اینکه کیوا دوست داشت تنها داستانهای پریان دیزنی را با عناوینی چون "سیندرلا: عروسی دلخواه من" بخواند، "فینوکین" مصر بود که داستانهایی درباره "ملیا ایرهارت" (نخستین زن آمریکایی که مدرک خلبانی دریافت کرد) و دیگر زنان موفق را نیز برایش بخواند. او لباسهای بومیان آمریکا و لباس "شاهزاده خانم پرستو" (شخصیتی کارتونی که به زیبایی باقی شاهزاده خانمها نیست) را نیز برایش خرید تا در کنار لباسهای صورتی مارک دیزنیاش داشته باشد.
همیشه یک قدم جلوتر باشیم
فینوکین میگوید: «کیوا که اکنون 5 ساله است از بند عشق شاهزاده خانمها رها شده است. این روزها داستان "جیمز و هلوی عظیمالجثه" و "جادوگر شهر اوز" بیشتر سرگرمش میکند.»
فینوکین میگوید: «من میکوشم یک قدم جلوتر باشم. شاهزاده خانمها قدرتشان را از دست دادهاند. دخترم هنوز آن شخصیتها یا کارتونها را دوست دارد اما دیگر معتقد نیست که چون شاهزاده یا دختر است نمیتواند بپرد.»
لوین میگوید: «مشارکت والدین خیلی مهم است، اما لازم نیست حتماً تنهایی مشکل را حل کنند. طی چند سال گذشته سازمانهای حمایتی روبهرشدی برای مقابله با فشار بازار و جنسی شدن شکل گرفته است.»
گروههایی برای نقد و بررسی تبلیغات و بازیها تشکیل شدهاند
لوین و دیگران در کمپینی شرکت دارند که خواستار قوانین جدید درباره نحوه پیامرسانی شرکتهای تبلیغاتی به کودکان است؛ کمپین برای کودکی بدون تبلیغات نیز خواهان محدودیتهای بیشتری برای بازاریابی شدهاند و اجلاسهایی درباره مقابله با فرهنگ مشتری و جنسی شدن برگزار کردهاند. سازمان "تروس" (آموزگاران در برابر سرگرمیهای ناسالم برای کودکان) راهنمای ناشران و رسانهها را منتشر میکند که در آن به بررسی اسباببازیها و ادعاهای بازاریابان میپردازد و فعالیتهای مناسب برای هر سن را پیشنهاد میکند.
همایشهایی برای اطلاع رسانی بیشتر به دختران و زنان برگزار میشود
اخیراً بازیگری چون "جینا دیویس" به سناتور دموکرات، "کی هیگن" از کارولینای شمالی و نماینده دموکرات مجلس نمایندگان، "تمی بالدوین" از ویسکونسین، پیوسته تا برای پیشنهاد طرحی قانونی لابی کنند؛ این طرح برای حمایت از تصویر زنان و دختران در رسانههاست. خود دختران نیز به گروههای حمایتی متفاوتی پیوستهاند، از جمله اقداماتشان سازماندهی و شرکت در اجلاس "اسپارک" (اعتراض به جنسی شدن: عمل، مقاومت و آگاهی) در نیویورک سیتی است، همایشی برای دختران و بزرگسالانی که درباره آگاهی رسانهای، جنسیت و مبارزه با کلیشهها محفل برگزار میکنند.
دختران باید کشف کنند که دنبال کردن جدی علائقشان چقدر خوب است
مدارس نیز میتوانند بخشی از این بار را بر دوش بکشند. "کاترین استاینر-ادر"، رواندرمانگر و مشاور آموزشی، به مدت 30 سال با مدارس سراسر کشور برای طراحی برنامهای درسی که هوش اجتماعی و احساسی دختران و پسران را بالا ببرد همکاری داشته است. او میگوید برنامههایی که در آن دختران تشویق میشوند، خلاقیت به کار میبرند و بعد طرح خودشان را گسترش میدهند، اغلب موفقند. او میگوید: «دختران کشف میکنند که دنبال کردن جدی علائقشان چقدر خوب است و به همین دلیل عمیقاً و با جدیت به انگیزههایشان بها میدهند.»
شرکت دانشآموزانی که در برنامههای اجتماعی-احساسی، اعتمادبهنفس و موفقیت تحصیلی بیشتر
این رواندرمانگر میگوید مدارسی که در مراحل اولیه روی این مسائل تمرکز میکنند، بیشترین موفقیت را به دست میآورند. در پژوهشی 4 ساله از سوی سازمان مشارکت آموزشهای آکادمیک، اجتماعی و احساسی، که در سال 2007 منتشر شد، پژوهشگران دریافتند دانشآموزانی که در چنین برنامههایی شرکت میکنند محبت، اعتمادبهنفس و موفقیت تحصیلی بیشتری نسبت به همتایانی که برنامه درسی اجتماعی-احساسی نداشتهاند، نشان میدهند. با توجه به فرهنگ امروزی و دسترسی آسان به همه چیز و فقدان مرز بین خانه و مدرسه و مردم و فناوری، میتوان این کار را از همان کلاس اول دبستان آغاز کرد. مدارسی که چنین برنامههایی را از کلاس اول پیاده میکنند، فرهنگهای بسیار متفاوتی را پرورش میدهند – دانشآموزانشان مهربانتر و رفتارشان محترمانهتر میشود و از رفتارهای قلدرمآبانه بیشتر فاصله میگیرند.
دخترانی که در چنبره بازخورد اجتماعی اسیرند
اشاره خانم "استاینر-ادر" به فناوری، یادآور همان مشکلی است که همه از آن باخبرند و با این حال هیچکس اشارهای به آن نمیکند. در هر مکالمهای که درباره جنسی شدن شخصیت دختران است، به اینترنت به عنوان چالشی عظیم اشاره میشود. شبکه جهانی نه تنها دسترسی آسان – و اغلب ناخواسته – به تصاویر جنسی را فراهم میکند (سایتهای مبتذل هم از لحاظ تعداد و هم از لحاظ آمار بیننده بر کل شبکه جهانی حکمرانی میکنند) بلکه یک چنبره بازخورد اجتماعی را نیز ارائه میکند که سطح و ظاهرش سنگین اما از لحاظ ارزشی کمعمق است و بسیاری از کارشناسان عقیده دارند باعث کاهش هوش و شفقت میشود.
نوجوانانی که تصاویر شهوتانگیز خود را در فیسبوک میگذارند نظرات دلگرمکنندهای دریافت میکنند
دختران و پسران یکدیگر را تشویق به پذیرش جنسی شدن میکنند. نوجوانانی که تصاویر شهوتانگیزی از خود در فیسبوک میگذارند نظرات مشوق و دلگرمکنندهای دریافت میکنند. "ریچل سیمونز"، کارشناس آموزشی و نویسنده، به کتابش، با عنوان "دختر متفاوت باید از گروه اخراج شود" که درباره رفتارهای تهاجمی دختران است، چند فصل جدید درباره اینترنت اضافه کرد و آن را مجدداً به بازار فرستاد؛ او در این کتاب از دختر 13 سالهای میگوید که عکسی از خودش با لباس تنگ در فیسبوک گذاشته بود. او میگوید: «او این عکس را در فیسبوک میگذارد و 10 نظر زیر آن دریافت میکند که در آنها همه به او میگویند چقدر بدنش جذاب است.»
فناوری نیاز به نظارت و خودسنجی دارد
او میگوید: «دختران از رسانههای اجتماعی برای دریافت بازخورد در مواردی استفاده میکنند که فرهنگ به آنها گفته باید ابراز یا رویش کار کنند. این به معنی حماقت دختران نیست... بسیاری از دختران تصاویر شهوتانگیزی از خود میگذارند زیرا در فرهنگی رشد میکنند که به جنسیتشان بهای زیادی میدهد.» سیمونز و دیگران میگویند راهحلش این نیست که والدین اینترنت را قطع کنند. راههای بسیاری برای استفاده از اینترنت و رسانههای اجتماعی به شکل درست است اما فناوری نیاز به نظارت و خودسنجی دارد.
وقتی والدین غرق در فناوریاند، نمیتوان از دختران انتظار دیگری داشت
وقتی والدین خودشان مدام آیفونهایشان را چک میکنند، نمیتوان دختری را برای غرق شدن در رسانههای اجتماعی سرزنش کرد. سیمونز میگوید: «ما نمیتوانیم دست روی دست بگذاریم و بگوییم بچهها چقدر بد شدهاند. باید به خودمان هم نگاهی بیندازیم.»
منبع: فارس
به دختران کمک کنیم تا متوجه این مشکل بشوند
چه باید کرد؟ یک دختر دبیرستانی میگوید که دختران میتوانند خود منتقد رسانهها شوند. "مایا" خود عضو هیئت مشاوره دختران در سازمان "دختران قدرتمند و زنان سالم" است که در ایالت مین مستقر است و برنامههای درسی مناسب برای دختران دبیرستانی تهیه میکند و برنامههای متنوعی برای دختران دارد. مایا میگوید: «تصاویر زیادی از دختران درست شده و همه این تصاویر نیز در جهت شیر کردن آنهاست، سخت است که همه را از بین ببریم. پس باید کاری کنیم که دختران خود بتوانند این مسئله را ببینند.»
او خود مستقیماً در این مورد آموزش دیده است. وقتی که دارند برنامهای تلویزیونی یا فیلمی تماشا میکنند، مادرش مدام روی دکمه مکث تلویزیون میزند و برایش توضیح میدهد؛ وقتی که برای مایا داستان میخوانده، خط قصه را اغلب عوض میکرده تا کاری کند شخصیتهای مؤنث مهمتر جلوه کنند. (مایا تازه وقتی بزرگتر شد فهمید که در داستان هری پاتر، "هری" فعالتر و مهمتر از شخصیت "هرمیونی" که دختر است، بوده) مایا، که اکنون 16 سال دارد، با خنده میگوید: «یک کمی اعصابخردکن بود که وقتی فیلم میدیدیم مادرم مدام فیلم را متوقف میکرد و میگفت: ببین عزیزم، این اصلاً تصویر درستی نیست که نشان میدهند و من هم میگفتم: آره، آره، میدونم. حالا میشه بقیه برنامه رو ببینیم؟»
میزان برنامههای تلویزیونی با محتوای جنسی از 54 درصد در 1998 به 70 درصد در 2005 رسیده است
پروفسور براون فرصتهای بسیاری داشت تا در نحوه برداشت دخترش مداخله کند. طبق آمار "بنیاد خانواده کیسر"، درصد برنامههای تلویزیونی با محتوای جنسی – از صحبت شخصیتها درباره امور جنسی گرفته تا آمیزش جنسی – از 54 درصد در سال 1998 به 70 درصد در سال 2005 رسیده است. "لوین" در کتاب خود مینویسد که اگر تبلیغات را نیز در این آمار بگنجانیم، درصدش بسیار بالاتر خواهد رفت و برنامههای مستند مسابقهای و مصاحبهای که طی دهه اخیر بسیار رواج یافته است نیز همه چیز را جنسی میکند. دانشمندان خاطرنشان میکنند که بیشتر این برنامهها یا خط داستانیشان سبک حرمی پر از زنان است که در آن چندین زن برای برآوردن خواستهای یک مرد با هم رقابت میکنند، یا سرشار از اهداف مربوط به بهبود ظاهر جسمانی است.
حتی شخصیتهای زن کارتونی و عروسکی نیز لباسهای تحریک کننده به تن دارند
دختر بچهها نیز همین پیامهای جنسی را در فیلمها و برنامههای تلویزیونی مربوط به خود دریافت میکنند. "مؤسسه جینا دیویس برای جنسیت و رسانه" دریافته که اخیراً از هر سه شخصیت سخنگو (حیوان یا انسان) در فیلمهای خانوادگی مناسب برای کودکان، تنها یکی مؤنث است و حتی شخصیتهای کارتونی زن نیز لباسهای تحریک کننده به تن دارند؛ مثلاً "جزمین" در کارتونهای دیزنی لباسی بدون بالاتنه به تن دارد و حتی شخصیت عروسکی "میس پیگی" (که خوکی مسخره است) نیز لباس باز به تن میکند.
حتی اگر فیلم و تلویزیون را هم محدود کنیم، پیامهای جنسی از رادیو، روزنامه و مدرسه به گوش بچهها میرسد
بسیاری از کارشناسان رشد کودک با توجه به این پیشزمینه میگویند که بهترین راه کنترل این هجوم رسانهای به سمت دختران جوان مشارکت والدین است. "آکادمی کودکان آمریکا" توصیه میکند که برای کودکان زیر 2 سال هیچ زمان تصویر – تلویزیونی، فیلمی، و اینترنتی – در نظر نگیریم؛ برای کودکان بزرگتر نیز تنها یک یا دو ساعت در روز کافی است. همین زمانبندی تغییر بزرگی برای خانوادههای آمریکایی خواهد بود. بنیاد خانواده کیسر در سال 2003 پژوهشی انجام داد که بر اساس آن مشخص شد 36 درصد کودکان زیر 6 سال در خانوادههایی زندگی میکنند که تلویزیونشان تمام مدت یا تقریباً تمام مدت روشن است؛ 43 درصد کودکان زیر 4 تا 6 سال در اتاق خوابشان تلویزیون دارند. این بنیاد در سال 2010 گزارش کرد که به طور میانگین، کودکان 8 تا 18 ساله، روزانه 10 ساعت و 45 دقیقه از محتوای رسانهای خانه را به خود اختصاص میدهند. حتی اگر والدین تلویزیون و فیلم را محدود کنند، جنسی شدن شخصیت زنان از طریق رادیو، روزنامههای روی قفسههای سوپرمارکتها، بیلبوردها، مدارس و اینترنت قدرتمند به دست کودکان میرسد؛ این تصاویر در تلویزیون به مراتب جنسیتر شده است.
عکس زنان طرح جلد مجله "رولینگ استون" هر روز برهنهتر شده است
جامعهشناسان دانشگاه بوفالو، "ارین هتن" و "مری نل تروتن"، در پژوهشی جدید طرح جلدهای مجله "رولینگ استون" در سالهای بین 1967 تا 2009 را بررسی کردند. آنها شاهد افزایشی چشمگیر در تصاویر بیش از حد جنسی شده زنان بودند، تا جایی که تا سال 2009، تقریباً هر زنی که عکسش روی جلد آمده به شکلی آشکار تحریک کننده بوده اما تنها 17 درصد مردان به این شکل نشان داده شدهاند.
راهی برای فرار از دست تصاویر جنسی نیست
مایا میگوید حالا که راهی برای فرار از دست تصاویر جنسی نیست، بهتر است که توانایی تشخیص و مشارکت در ساخت تصاویر را پیدا کنیم. او و دختران جوان دیگر وبسایتی درست کردهاند که دختران در آن مینویسند، نظر میدهند و عقاید خود درباره جنسی شدن تصویر زنان در رسانهها را با هم رد و بدل میکنند. این پایگاه به کاربران این امکان را میدهد که تصاویر تبلیغاتی را ببینند و بعد تصاویر تغییر داده شده خود را جای آن بگذارند. مثلاً یکی از تصاویر اخیری که گذاشتهاند تبلیغ مجله "زپوس" است؛ در این تصویر زن برهنهای نشان داده میشود که تنها جمله زیر تصویر قسمتی از بدنش را پوشانده و آن جمله این است: "این کفشها چیزی بیش از کفش است!" بعد آن کسی که تصویر را در وبگاه گذاشته در دنباله جمله اضافه میکند: و با این حال هیچ خلاقیتی در تبلیغ خود به کار نبرده است!
"جکی دوپونت"، مدیر برنامههای سازمان "دختران قدرتمند و زنان سالم" میگوید: «وقتی به شکلی هجوآمیز روی این پیامها تأکید میکنیم، تأثیرش را از دست میدهد؛ مضحک بودن آنچه تبلیغات سعی در گفتن آن درباره زنان دارند روشنتر میشود.»
شهوتانگیز بودن ربطی به جنسیت ندارد، فقط برای ترغیب به خرید است
اما تصاویر رسانهای تنها بخشی از مشکل جنسی شدن همه چیز است. لوین و دیگران میگویند که بازاریابی تهاجمیتر عمل میکند. از زمان جنبش رفع نظارت قانونی در دهه 1980، دولت فدرال بخش اعظم کنترل خود بر تبلیغات برای کودکان را از دست داد. لوین میگوید که همین مسئله باعث شد بازاریابان هر چه گستاختر شوند. او میگوید بازاریابان انگیزه پیدا کردهاند که از جنسی کردن تصویر زنان برای جذب دختران کوچک یا از خشونت برای جذب پسربچهها استفاده کنند، زیرا از دیدگاه رشد و پرورش، کودکان جذب چیزهایی میشوند که از آنها سر در نمیآورند یا به نظرشان مرعوب کننده میآید. او میگوید که در چنین موقعیتی، شهوتانگیز بودن ربطی به جنسیت ندارد، بلکه فقط حقهای برای ترغیب به خرید است. اگر دختران قانع شوند که "شهوتانگیز" بودن برابر است با محبوبیت و خود دختر بودن؛ و اگر شهوتانگیز بودن مستلزم داشتن لباس، آرایش، مدل مو، وسایل و کفشهای مناسب است، بازاریابان توانستهاند مشتریان جدیدی به دست آورند.
آنچه در گذشته برای جوانان بود، اکنون به کودکان هم فروخته میشود
پدیدهای به نام "فشردگی سنی" - اینکه کودکان الگوهایی را در پیش میگیرند که در گذشته تنها برای جوانان بود – به فروش بیشتر کمک میکند. اگر دختر بچهها از 6 سالگی برق لب بزنند (که آمار پژوهش "سازمان مصرف کننده ملی اکسپرین سیمونز" نیمی از آنها چنین میکنند) و از 8 سالگی ریمل (طبق آمار گروه "انپیدی"، درصد دختران 12-8 سالهای که ریمل میزنند بین 2007 تا 2009 دو برابر شد و از هر 5 دختر یکی ریمل میزند)، بیشتر به نفع کمپانیهای لوازم آرایشی خواهد بود. لوین میگوید که به همین دلیل است که اکنون لباس زیر مخصوص زنان به 7 سالهها هم فروخته میشود.
یکی از بهترین راهها برای به دام نیفتادن نقشهای جنسیتی دختران، گستردهتر ساختن افقهای آنهاست
در همین حال، تقسیمبندی سنی عمیقی در اسباببازیها، لباس و بازی و سرگرمی به وجود آمده است. "اورنستاین" در کتاب "سیندرلا دخترم را خورد" به این مسئله اشاره میکند که رنگ صورتی همه جا را پر کرده، تا جایی که بسیاری از دختر بچهها با رادار صورتی یکدیگر را زیر نظر دارند و مثلاً اگر سهچرخهای صورتی نباشد، دیگر نباید سوارش شوند. "براون" در کتابش اشاره میکند که هیچ معادل صورتی و محدود کنندهای برای پسران نیست. با اینکه رنگ آبی، وسایل ورزشی، اسباب بازی ماشین و کامیون و دکور اتاق آنها را تشکیل میدهد، باز هم گزینههای بیشتری برای تعریف خود در اختیار دارند. براون میگوید: «دختران در سطوحی بیسابقه با تصاویر محدود و مشخصی از دختر بودن مواجه میشوند.» یکی از بهترین راهها برای به دام نقشهای جنسیتی نیفتادن دختران، گستردهتر ساختن افقهای آنهاست.
باید دختران را با تجربههای واقعی و متفاوت آشنا کنیم
خانم "دوپونتگ که در سازمان "دختران قدرتمند، زنان سالم" مسئول برنامه "دختران ماجراجو" برای دختران کلاس دوم تا اول راهنمایی است، دختران را با زنانی آشنا کرده که در شاخههایی غیرمعمول و غیرسنتی، از ساخت و ساز و ورزش راگبی گرفته تا شیمی و سورتمهسواری سگها به موفقیت رسیدهاند؛ او میگوید: «اگر ما را با تصاویری بمباران میکنند که به ما حس انتخاب میدهند، در واقع تکراری و سادهاند؛ ما نیز نمیتوانیم صرفاً به دختران بگوییم گزینههای زیادی برای انتخاب دارند، بلکه باید آنها را با تجربههای واقعی و متفاوت آشنا کنیم.»
این همان کاری است که "فینوکین" کوشید در مورد دخترش انجام دهد. او نمیخواست تخیلات "کیوا" را نابود کند، بلکه میخواست دخترش امکانات بیشتری را که پیش رو دارد ببیند. بنابراین، با اینکه کیوا دوست داشت تنها داستانهای پریان دیزنی را با عناوینی چون "سیندرلا: عروسی دلخواه من" بخواند، "فینوکین" مصر بود که داستانهایی درباره "ملیا ایرهارت" (نخستین زن آمریکایی که مدرک خلبانی دریافت کرد) و دیگر زنان موفق را نیز برایش بخواند. او لباسهای بومیان آمریکا و لباس "شاهزاده خانم پرستو" (شخصیتی کارتونی که به زیبایی باقی شاهزاده خانمها نیست) را نیز برایش خرید تا در کنار لباسهای صورتی مارک دیزنیاش داشته باشد.
همیشه یک قدم جلوتر باشیم
فینوکین میگوید: «کیوا که اکنون 5 ساله است از بند عشق شاهزاده خانمها رها شده است. این روزها داستان "جیمز و هلوی عظیمالجثه" و "جادوگر شهر اوز" بیشتر سرگرمش میکند.»
فینوکین میگوید: «من میکوشم یک قدم جلوتر باشم. شاهزاده خانمها قدرتشان را از دست دادهاند. دخترم هنوز آن شخصیتها یا کارتونها را دوست دارد اما دیگر معتقد نیست که چون شاهزاده یا دختر است نمیتواند بپرد.»
لوین میگوید: «مشارکت والدین خیلی مهم است، اما لازم نیست حتماً تنهایی مشکل را حل کنند. طی چند سال گذشته سازمانهای حمایتی روبهرشدی برای مقابله با فشار بازار و جنسی شدن شکل گرفته است.»
گروههایی برای نقد و بررسی تبلیغات و بازیها تشکیل شدهاند
لوین و دیگران در کمپینی شرکت دارند که خواستار قوانین جدید درباره نحوه پیامرسانی شرکتهای تبلیغاتی به کودکان است؛ کمپین برای کودکی بدون تبلیغات نیز خواهان محدودیتهای بیشتری برای بازاریابی شدهاند و اجلاسهایی درباره مقابله با فرهنگ مشتری و جنسی شدن برگزار کردهاند. سازمان "تروس" (آموزگاران در برابر سرگرمیهای ناسالم برای کودکان) راهنمای ناشران و رسانهها را منتشر میکند که در آن به بررسی اسباببازیها و ادعاهای بازاریابان میپردازد و فعالیتهای مناسب برای هر سن را پیشنهاد میکند.
همایشهایی برای اطلاع رسانی بیشتر به دختران و زنان برگزار میشود
اخیراً بازیگری چون "جینا دیویس" به سناتور دموکرات، "کی هیگن" از کارولینای شمالی و نماینده دموکرات مجلس نمایندگان، "تمی بالدوین" از ویسکونسین، پیوسته تا برای پیشنهاد طرحی قانونی لابی کنند؛ این طرح برای حمایت از تصویر زنان و دختران در رسانههاست. خود دختران نیز به گروههای حمایتی متفاوتی پیوستهاند، از جمله اقداماتشان سازماندهی و شرکت در اجلاس "اسپارک" (اعتراض به جنسی شدن: عمل، مقاومت و آگاهی) در نیویورک سیتی است، همایشی برای دختران و بزرگسالانی که درباره آگاهی رسانهای، جنسیت و مبارزه با کلیشهها محفل برگزار میکنند.
دختران باید کشف کنند که دنبال کردن جدی علائقشان چقدر خوب است
مدارس نیز میتوانند بخشی از این بار را بر دوش بکشند. "کاترین استاینر-ادر"، رواندرمانگر و مشاور آموزشی، به مدت 30 سال با مدارس سراسر کشور برای طراحی برنامهای درسی که هوش اجتماعی و احساسی دختران و پسران را بالا ببرد همکاری داشته است. او میگوید برنامههایی که در آن دختران تشویق میشوند، خلاقیت به کار میبرند و بعد طرح خودشان را گسترش میدهند، اغلب موفقند. او میگوید: «دختران کشف میکنند که دنبال کردن جدی علائقشان چقدر خوب است و به همین دلیل عمیقاً و با جدیت به انگیزههایشان بها میدهند.»
شرکت دانشآموزانی که در برنامههای اجتماعی-احساسی، اعتمادبهنفس و موفقیت تحصیلی بیشتر
این رواندرمانگر میگوید مدارسی که در مراحل اولیه روی این مسائل تمرکز میکنند، بیشترین موفقیت را به دست میآورند. در پژوهشی 4 ساله از سوی سازمان مشارکت آموزشهای آکادمیک، اجتماعی و احساسی، که در سال 2007 منتشر شد، پژوهشگران دریافتند دانشآموزانی که در چنین برنامههایی شرکت میکنند محبت، اعتمادبهنفس و موفقیت تحصیلی بیشتری نسبت به همتایانی که برنامه درسی اجتماعی-احساسی نداشتهاند، نشان میدهند. با توجه به فرهنگ امروزی و دسترسی آسان به همه چیز و فقدان مرز بین خانه و مدرسه و مردم و فناوری، میتوان این کار را از همان کلاس اول دبستان آغاز کرد. مدارسی که چنین برنامههایی را از کلاس اول پیاده میکنند، فرهنگهای بسیار متفاوتی را پرورش میدهند – دانشآموزانشان مهربانتر و رفتارشان محترمانهتر میشود و از رفتارهای قلدرمآبانه بیشتر فاصله میگیرند.
دخترانی که در چنبره بازخورد اجتماعی اسیرند
اشاره خانم "استاینر-ادر" به فناوری، یادآور همان مشکلی است که همه از آن باخبرند و با این حال هیچکس اشارهای به آن نمیکند. در هر مکالمهای که درباره جنسی شدن شخصیت دختران است، به اینترنت به عنوان چالشی عظیم اشاره میشود. شبکه جهانی نه تنها دسترسی آسان – و اغلب ناخواسته – به تصاویر جنسی را فراهم میکند (سایتهای مبتذل هم از لحاظ تعداد و هم از لحاظ آمار بیننده بر کل شبکه جهانی حکمرانی میکنند) بلکه یک چنبره بازخورد اجتماعی را نیز ارائه میکند که سطح و ظاهرش سنگین اما از لحاظ ارزشی کمعمق است و بسیاری از کارشناسان عقیده دارند باعث کاهش هوش و شفقت میشود.
نوجوانانی که تصاویر شهوتانگیز خود را در فیسبوک میگذارند نظرات دلگرمکنندهای دریافت میکنند
دختران و پسران یکدیگر را تشویق به پذیرش جنسی شدن میکنند. نوجوانانی که تصاویر شهوتانگیزی از خود در فیسبوک میگذارند نظرات مشوق و دلگرمکنندهای دریافت میکنند. "ریچل سیمونز"، کارشناس آموزشی و نویسنده، به کتابش، با عنوان "دختر متفاوت باید از گروه اخراج شود" که درباره رفتارهای تهاجمی دختران است، چند فصل جدید درباره اینترنت اضافه کرد و آن را مجدداً به بازار فرستاد؛ او در این کتاب از دختر 13 سالهای میگوید که عکسی از خودش با لباس تنگ در فیسبوک گذاشته بود. او میگوید: «او این عکس را در فیسبوک میگذارد و 10 نظر زیر آن دریافت میکند که در آنها همه به او میگویند چقدر بدنش جذاب است.»
فناوری نیاز به نظارت و خودسنجی دارد
او میگوید: «دختران از رسانههای اجتماعی برای دریافت بازخورد در مواردی استفاده میکنند که فرهنگ به آنها گفته باید ابراز یا رویش کار کنند. این به معنی حماقت دختران نیست... بسیاری از دختران تصاویر شهوتانگیزی از خود میگذارند زیرا در فرهنگی رشد میکنند که به جنسیتشان بهای زیادی میدهد.» سیمونز و دیگران میگویند راهحلش این نیست که والدین اینترنت را قطع کنند. راههای بسیاری برای استفاده از اینترنت و رسانههای اجتماعی به شکل درست است اما فناوری نیاز به نظارت و خودسنجی دارد.
وقتی والدین غرق در فناوریاند، نمیتوان از دختران انتظار دیگری داشت
وقتی والدین خودشان مدام آیفونهایشان را چک میکنند، نمیتوان دختری را برای غرق شدن در رسانههای اجتماعی سرزنش کرد. سیمونز میگوید: «ما نمیتوانیم دست روی دست بگذاریم و بگوییم بچهها چقدر بد شدهاند. باید به خودمان هم نگاهی بیندازیم.»
منبع: فارس
.: Weblog Themes By Pichak :.